شعر با حال برای بچه های با حال
بچه های با حال

بچه های با حال



اي خدا hard دلم format نما / از فريب ناکسان راحت نما
جمله ويروسند مردمان دون / استغيرالله مما يفترون
فايل عشقت را کپي کن در دلم / deltree کن شاخه هاي باطلم
jumper روح خلائق set نما / گام هاشان در رهت ثابت نما
گر ز انفاست دلي scan شود / از شرور ديد و دذ ايمن شود
بهر روي زرد سيمين تن فرست / بهر دم‌هاي پر آستر fan فرست
اي خدا file عذابت run مکن / با ضعيفان هيچ جز احسان مکن
از همان صبحي که اول گل دميد / بي نياز از cod خدايش آفريد
کارگاه آفرينش cod نداشت / ram نبود و mouse آن همpad نداشت
عشق گل حق در دل بلبل نهاد / بر شقايق داغ چون lable نهاد
system عشقش بري از هرerror / گوهر مهرش در سينه همچو دُر
عشق نرم افزار راه انداز ماست / عشق password و وصال کبرياست
خالي از عشق و محبت دل مباد / بي صفا چون عاصي intel مباد
بهتر آن باشد سرودن ول کنم / زين تن خاکي دَمي dos shell کنم

********************************************************************************


خري آمد به سوي مادر خويش / که اي مادر چرا رنجم دهي بيش
برو امشب برايم
خواستگاري / اگر تو کره‌ات را دوست داري
خر مادر بگفتا، کره خرجان / من تو را دوست دارم بهتر از جان
ميان اين همه خرهاي خوشگل / يکي را رد بزن، اين نيست مشکل
خرک از شادماني گريه سر داد / به روياهاي خود بال و پري داد
خرک گفتا به مادر، اي عزيزم / خر همسايه را يک روز بديدم
به من چشمک زد و از جا پريدم / مثال آهويي در دشت بيدم
از آن پس عاشق و ديوونه گشتم / همانند خري مستانه گشتم

بگفتا مادرم، اي کره خر جان / روم امشب به سوي دختر خان
دويدمو، پريدمو، گوزيدم / يه هو خود را کنار خان ديدم
خر خان گفت با من اي پسرجان / گران باشد مهر دختر خان
دو پالن، دو جالون، دو من جو / دو من يونجه و هزار هکتار طويله (اين بيت قافيه نداره)
همانا گفت خرگل، اي پدرجان / مينداز سنگ سنگين اي عزيز جان
همي عشق است و مهر است و محبت / شود جايگاه پول و ثروت

خلاصه خر خان با مشقت / شد و راضي از اين پيوند و وصلت
خلاصه خرک بزرگان را خبر کرد / درون آينه خود را نظر کرد
کمي روغن بزد او موي خود را / به سلماني رفت و کوتاه کرد روي خود را
فرستادند خرگل را به خر واش / بزدند پشم و پت، هر چه که او داشت

اميد است داستان اين خرخان / شود سر مشق، زه کار جوانان
ببر لذت ز دوران جواني / طرف را خر کن تا ميتواني
مباش دنبال ايشان هيچ زماني / که پر رو ميشوند، تنها ميماني
برو بيرون تو با خرهاي زيبا / بکن خود را براشان کلوپاترا
نذار ريش، چو بزهاي غربي / که گويند تو بزي، نه خر شرقي
مبادا خر شوي از دست آنان / سوارت مي شوند چون ساره‌بانان
ببند با وي، خالي تا ميتواني / که باور ميکنند خرهاي فاني
بکن دعوت ايشان را به خانه / بگير لب، از وي، بس عاشقانه
چون که لب گيري ز وي مثل يه زالو / شود سرخ و خجل همچون يه هولو
بگو عريان شود ايشان به خانه / بکن وي را همچون تازيانه
بکش نايلوني (کاندوم) به سر آلتت / نباشد که اين بار دفعه آخرت
خلاصه بشنو از من يک نصيحت / بکن آويزه گوشت چو عادت
مبادا خر شوي، و زن بگيري / که تو اين قلاده به گردن بگيري
اگر خواستي که زن بگيري يه وقتي / بدان زين پس که تو يه تيره بختي

*****************************************************************************

پسرا شب که
میشه با یاد پیکان می خوابن
باباها با یاد پیکان جوانان می خوابن
چراغ خوشگلتو« بنز» و «بی ام و» ندارن
حتی تو سرعت و قدرت پیش تو کم میارن
موتور و ترمز و گازت منو حیرون می کنه
سپر و فرمون نازت منو حیرون می کنه
آینه های بغلت توپه ، چراغت خفنه



موکتت اند کلاسه ، تیریپت عشق منه
اگه پیشم نباشی آفتاب و بارون می خورم
مسافر می کشم و از بغلت نون می خورم
اگزوزت بوی گل و ادکلن و پونه داره
اتاقت محکمه و حالت مردونه داره
من و تو ، فاطمه و محسن و مرجان و عیال
می شینیم و میبری ما رو تا دریای شمال
پیش تو جاده های یخ زده معنی نداره
یخ جاده پیش لاستیک های تو کم میاره
الهی رنگ و لعابت همیشه تازه باشه
روغن و بنزین وآبت خوب و اندازه باشه

****************************************************************************

از عشق تو لیلی
سرم خورد به تریلی

اینو پشت یه تریلی خوندم

*****************************************************************************

میدونی فرق تو که الان داری این رو می خونی با کشتی چیه : ....


کشتی به گل میشینه :


تو به دل میشینی!
؟؟؟؟؟؟؟؟

****************************************************************************

 

 

خوشحالی شیطان

ديشب به خواب ديدم ، ابليس شاد وخندان**برعکس دفعه ی پیش کو بود زار وگريان
از او سوال كردم از شادي و نشاطش**گفتا كه جور باشد امروزه او بساطش
افراد تحت امرش امروزه بس فراوان**آنهامطيع امرند هستند تحت فرمان
من در فريب آدم ديگر غمي ندارم**چون برهّ سر به راه است ، پس ماتمي ندارم
ياران سارق من از سارقان نابند**خالي كنند خانه وقتي همه به خوابند
آن يار جاني1 من در كشتن خلايق**دارد بسي جسارت ، كار آمد است و لايق
به به از اين مديران ،اين قوم رشوه گيران**در اختلاس و رشوه ، بستند دست شيطان
نازم به كاسبي كه اجناس بنجُل خود**با آن زبان شيرين ، مانند بلبل خود
قالب كند به آدم با نرخ صد برابر**هر كس كه بود باشد ، گر دوست يا برادر
يار شفيق و خوبم ، آن مردك دغلباز**بس دختران معصوم در دام اين هوسباز
گرديده اند غرقه در ورطه ي هلاكت**مطرود خانواده ، با خواري و فلاكت
نازم به آن زنی که غیبت کند فراوان**ازشوهرفریده یا از هووی توران
ای اشغری بنازم وافور و منقلت را**کردی چو نی توباریک بازو و هیکلت را
از گفته های شیطان، شد خواب من پریشان**از خواب خوش پریدم غمگین و زار و نالان
رو سوی او نمودم ،آن خالق یگانه**با دیده های پراشک ،غمگین و عاجزانه
گفتم رها بگردان ،ازمکروکید شیطان**این سرزمین «جاوید» ، این خاک پاک
ایران


گنج پنهان

« به خطّ و خال گدایان مده خزینه ی دل» *// هزار دوز و کلک در بساط آنان است
زباند پیچی پا تا به گچ گرفتن دست// برای جلب ترحّم ، چه اشکباران است
برای او شده این کار خوب و نان آور// گَهی به کوچه ،گَهی پارک گَه خیابان است
چه شغل بهتر از این که بدون سرقفلی// ویا اجاره بها سود آن دوچندان است
چه نیک گفت ظریفی :گدایی گرننگ است//ولیک شغل پراز سود وگنج ِپنهان است
برای جلب نظرها سرشک غم بارد// چو شُد به خانه ،به ریش من و تو خندان است
کسی که آبروی خویش را معامله کرد// کجا به فکر صفتهای پاک انسان است
گدای حرفه ای هرروز چاق و چلّه شود// نحیف آنکه نیازش به لقمه ای نان است
کمک به همچو گدایی ستم به محرومین// هموکه سرخی صورت به ضرب دستان است
اگر به گفته ی «جاوید» نیک تر نگری // یقین شود که گدا همچو گنج ِ پنهان است
****************************************************************************

مجادله
پدر و پسر


پــسر گــفــت :بــابــا بــرام زن بگیر // دلــم گـشـتــه در بــنــد زلـفـی اسـیر
پــدر گــفـــت:فـــرزنـــد دلــبــنـد باب // دوبـاره بــرایم چـه دیـــدی به خـواب
پــســر گـــفـــت:دلـــــداده او شــــدم // اسـیـر دو چــشــم و دو ابــرو شــــدم
پـدر گـفتش:ایـن عاشـقیّت عزا است // بـرایـم غم و غصه همچون غـذا اسـت
پـسرگـفـت:عــزای تـو شـــادی مــن؟ // غــم و غــصه ات عــشــقــبـازی مـن؟
پـدر گـفـت:مگر مـغـز در کلّه نیست؟ // شب و روز از غصه بَهرم یکی اســت
مـن هـمـچـون خـر لنگ در کار خود // بــمـانـدم،کــمـر خــم شــد از بار خـود
بـود هـشـت من رهن نُه(9) ای پسر // شــدم از غــم مـُفــلسی خِــنـگ و خــر
تــو دیـگــر مـَنـه قــوز بــالای قــوز// کــمــی هــم بـه بـدبخـتی ام چشــم دوز
مـن اکــنــون زخــرج شـکـمـهـایتان// زکــفـــش و لـــبـــاس و زتـنــبــانـتــان
بــمـانــدم چــو مــرغــی اسـیر قفس// بــرایـــم نــمــانـــده دگــر یــک نــفــس
پـسر گـفــت: تــاحـل شـود مشکلات // شـوم مــن در ایــن جنگ شطرنج مـات
شــود مــوی مـن همچو دندان سپید // زســر هـرچـه عشق است خواهد پـریـد
چــه خــوبست سازی کنون اخته ام // دگــر مـــن از ایـــن زنـــدگـی خـستـه ام
جــوانــانِ چـون مـن شما هم کنون // بــیــاییــد از فــکــر هـــمــسـر بــــرون
کنید اخته خود را چو من بـی درنگ // دهــیــد بــر زنـان ایـنـک اعـلان جــنگ
بــسازیــد از اخــتــه گـان انـجــمــن // دهــیــد آدرســش را بــه هـر مـرد و زن
فــوروم اخــتــگان دات اَخ دات کـام // ایــمـیــل، اَخـــتـه @ اخـتـگان دات کــام

 

 

*****************************************************************************

 

وصف
الحال آقایان
پس از مرگ همسرشان !

مـــــردها کاین گریه در فقدان همســــــــر می کنند
بعد مرگ همســـــــر خود ، خاک بر سر می کنند !
خاک گورش را به کیسه ، سوی منزل مـــی برند !
دشت داغ سینـــــه ی خـــــود ، لاله پرور می کنند
چون مجانین ! خیره بر دیوار و بر در مــــــی شوند
خاک زیر پای خود ، از گریه ، هــــــی ! تر می کنند
روز و شب با عکــس او ، پیوسته صحبت می کنند
دیده را از خون دل ، دریای احمــــــــر مــــی کنند !
در میان گریه هاشان ، یک نظر ! با قصد خیــــــر !!
بر رخ ناهیـــــــد و مینـــــــــا و صنــــــوبر می کنند !
بعدٍ چنــــــدی کز وفات جانگــــــــداز ! او گذشـــت
بابت تسلیّت خـــــــود ! فکــــر دیگــــــر مـــی کنند
دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال
جانشیـــــــــن بی بدیل یار و همســـــــر می کنند
کـــــــــج نیندیشید !! فکــر همســـــــر دیگر نیَند !
از برای بچـــه هاشان ، فکر مـــــــادر مـــی کنند

*****************************************************************************
 

عشق آتشين


گفتم به عيال بنشين پهلويم... تانكته ي تازه اي برايت گويم
در زندگيم اگرچه مفلس بودم... اين را ه درازبي ثمر پيمودم

خوشحالم از

اينكه بعد مرگم ديگر...اوضاع شما شود یقیناً بهتر
البته اگر شانس شود ياورتان...با ضربه مغزي بروم از برتان
هرعضو من از برايتان چون گنج است... يك گنج بدون ماليات و رنج است
با پول فروش هريك از اعضايم... ازفرق سر و تا به كف پاهايم
درهاي خوشي به رويتان باز شود... اين فصل خزان بهار شيراز شود
چون جمله فروش رفت اعضاي بدن... لازم نشود گوركن و پول كفن
اين گونه زپول قبرآسوده شويد... وجهي زبراي سنگ طبعاً ندهيد
با قلبم و معده و سفيدي و كبد... شش دانگ آپارتمان به نامت بشود
با هر دوی كليه ها و يك دانه طحال... ماشين بخر و زدرد پا هيچ منال
با چشم ودودست و مري و هردوتا پا... اوراق مشاركت بخريا ويلا
بامعده و روده ام بدهكاري ها... پرداخت بكن كه در عذابم آن جا
مربوطه عيال چون که این گفته شنید... اوضاع که بر وفق مراد خود دید
يك خنده تلخ بر لبش آمد وگفت...تا كي بدهي به همسرت وعده ي مفت
صدچاقوي تو يكي ندارد دسته...گرديده ام از وعده ي بي خود خسته
آيا شود اين وعده ي توگردد راست ...بيچاره زنت رسد به آن چه مي خواست
گرراست شود عزاي تو گرم كنم... گرچه زوصيتت كمي شرم كنم
يك مجلس ختم آبرومند و خفن... برپاي نمايم كه بگي ايول زن
هروقت دلم براي تو تنگ شود... يا خواست كه خاطرات كم رنگ شود
قطعاً بروم سراغ پيوندي ها... آن ها كه خريده اند اعضا از ما
با ديدنشان كمي دلم شاد شود... از خوبي و مهرباني ات ياد شود
«جاويد» از اين گفته ي زن حيران شد... از شدّت عشق او به خود گريان شد
با سكته ي قلبي و سپس سنكوپ ، مُرد... اعضاء بدن به دردشان هيچ نخورد
 
*****************************************************************************

معماهای طنز


»اگر اسکلت از بالای ديوار به پائين بپرد چه می شود ؟
- هیچ وقت اينکار را نمی کند ، چون جگرنداره
» ژاپنی ها به گوساله چه میگويند؟
- نی نی گاوا !!
» فرق بين عينک و تفنگ چيست؟
- عينک را می زنند و می بينند ولی تفنگ را می بينند و می زنند
» دندان کرسی چه فايده ای دارد؟
- در زمستان ما را گرم میکند
» چرا آب هنگام جوشيدن قل قل می کند؟
- چون ميکروبهای آن می سوزند و فرياد می کشند
» اگر قلب کسی ایستاد چه میکنيم؟
- برایش صندلی میگذاريم
» اگريک زنبور داخل دهان گربه رود ، گربه چه میگويد ؟
- ميوز ...... ميوز
» چرا دوچرخه خودش نمی تواندبايستد ؟
- چون خيلی خسته است.
» چطور ميشود چهار نفر زیر یک چتر بايستند و خيس نشوند ؟
- وقتی هوا آفتابی باشد.
» چطور می توان یک پرنده را به راحتی کشت ؟
- آن را از بالای صخره به پائین پرتاب می کنيم.
» چرا بعضی ها نمی تواننديخ درست کنند؟
- چون هميشه دستور العمل تهيه را فراموش می کنند.

 

*****************************************************************************


دوش دیدم که ازش تا به سحر آب آمد
من شدم
خسته و اندر پی آن خواب آمد
توی خواب دیدمت و صاف نشستم پیشت
تا به خود آمدی زنبور تو را زد نیشت
آخ گفتی و بسی داد ز خود ول کردی
باد کردی و کزان هیکلت خوشگل کردی
به گمانت که ازین باد تو جاوید شدی
از زمین رخت ببستی و راهی ناهید شدی
ناگهان سوزنی از پشت به تو داخل شد
جملگی باد که اندر تو ببود زایل شد
 
پیش
فرض

*****************************************************************************

هواپيما رباعي"

دزديد
تــــــــــو را و باعث بلــــــوا شد/ ناگــــه نقصي در موتــــورت پيدا شد
يک تير به مغز خويش زد وقت سقوط/ نــــادم ز ربــــــودن هواپيمــــــا شد!!
**
اي فکر سقوط تو هميشه جانکاه/ اي جعبه ي تو چو بخت اين بنده سياه
ترســـــــم روزي از خلبانت شنوم:/ لطفا همگي آيــــــــــه ي "انّا لله..."!!
**
وقتی که به صد ادا بـــــــه پرواز آيي/ با نـــاز همي روي و با نــــــاز آيي
از بخت خوش است از زمين برخيزي/ از لطف خداست بــــر زمين باز آيي!
**
اي تخـــــــــم دوزرده ي هواپيمايي!/ اي بال زنـــان بهــــــر درآمد زايي!
از عمر مسافران خـــــود مي کاهي/ بـر نـــــرخ بليت خويش مي افزايي!
**
آيـــــــــد خللي ز برف يـــــــا بارانت/ يا نقـــــــص ، ز ناشي گري يارانت
اي کاش که نقص فنّي ات رفع شود /مانند دمــــــــــــــاغ ميهماندارانت!!
 


*****************************************************************************

ژيـــــــــان!

مــشـتيا بــده جــامــي زان شــراب فـــالـوده
تــا كــه قــوت مــن آيــد زيــــن هــواي آلـــوده
لاستيك جر خورده ديدم و بــــه "دل گــفـتــم"
اين جگــر زليخــار است شــادي از دلــم رفتم
بـــي وفـــا ژيــــان مــن مي كنـد به كــار مــن
تـــرمــز بــــلا مـــوقــــع واي حـــــال زار مــــن
پــــــول و آبـــــــرو دادم ليك هي همي خندم
هان چه چـاره اي دارم دل براين ژيـان بنــدم؟
خـــانـــه ام شــد آوارم لـيك مـانده در راهــم.
مثل خر بـــلا نـــسبــت اندرين گــل و كاهـــم!
مــا ژيـــان ســـواران را " جز بلا نمي شــايد"
هر چــه داشـــتم دادم كاين ژيان بـــه كار آيد.

****************************************************************************

دو
نفر دختر خوشتیپ و سوســــــــــــــول !

دوش از دردسر مشق نجاتم دادنـــــــــد!




دست و پایم بگرفتند و سوارم کردنـــــــــــد!

پفک و بستنی و ماچ پر آبم دادنـــــــــد!




توی این منظومه ی شهری چه تماشاکردیم!

آن دو باهم جملگی شکلاتم دادنـــــــد!




آب انگور و هویج و کیوی آب انــــــــــــــــــــــا ر آنقدر بود

که انگار فراتم دادنـــــــــــــــــد!

تا سر صبح خرامان همه جارا گشتیـــــــــم !

صبح یک بربری و چای و نباتم دادنــــــد!

سفر علمی!و رویایی ما گشت تمــــــــــام !

جمله ای فحش از کلماتم دادنــــــــــــــد!

چون به خود آمدم از دیدن آن خواب لذیـــــذ!

صبح ظاهر شده بود بس که تکانم دادند!

مادرم گفت بلند شو که کلاست دیر اســــت

پس از آن لقمه ای از نان بیاتم دادنــــد !

اشک از دیده چکیدو مخ من تیر کشــــــــید !

چو به من توی کلاس ریز نمراتم دادنــد!

 

*****************************************************************************

ارزش یک سال را دانش آموزی که مردود شده می داند

ارزش یک ماه را
مادری که فرزندی نارس به دنیا آورده

ارزش یک هفته را سردبیر یک هفته نامه می داند و

ارزش یک ساعت را عاشقی که انتظار معشوش را می کشد


 

 

 

*****************************************************************************


تو
كــــيســتي كه الهــــي كـــه مال من باشي
چقدر خوب و خوشي، خوش به حال من باشي

شـــــما به كـــــــــودكـــــي آفتاب نزديكي
بعيــــــد نيــست كه هم سن و سال من باشي

بعيــــــد نيــست شــبـيه دوتا « مـفاعـيــلن »
وبال وزن دوبــيـــــــــتـــــي ، وبال من باشي

من ايـســــــتاده ام اين گوشه ي جهان بي تو
تو در كجاي جــــهــــانـــي كه مال من باشي

چـــهارگــــــــــوشه ي دنيا هنوز منتظر است
كــــه از جــنـــــوب بــيــايي شمال من باشي

تو با خــــدايــي و من هــم خيال كن ... آهو!
گـــنـــــاه دارد اگــــــــر بــي خيال من باشي
__________________


 
*****************************************************************************

گفتم غم تو دارم
گفتا چشت درآيد!
گفتم که ماه من شو
گفتا دلم نخواهد!
گفتم خوشا هوايي کزباد صبح خيزد
گفتا هواي گرميست! اَه اَه! عرق درآمد!
گفتم دل رحيمت کي عزم صلح دارد
گفتا برو به سويي، تا گلّ ني درآيد!
گفتم زمان عشرت ديدي که چون سرآمد
گفتا که اي واي ديرشد! داد مامان درآمد

 

*****************************************************************************

آدما یه روح پاکن تو کتاب سبز دینی

معنی زندگی مونده بین صفحه های شیمی

آدما معنی مایعن! شکل دنیا رو می گیرن

توی این فشار بی رحم زیر دست غم می میرن

دنیا دنبال یه چیزه مثل فرمول چگالی

هیشکی از تو نمی پرسه: غریبه تو در چه حالی؟!

مثه جاده های بی رحم که فقط راه درازه

قصه ی دردای مردم قصه ی اسید و بازه

آدما بارای هم نام، عاشق دوری و دوری

دردای هم نمی بینن دل میدن به عشق کوری

آدما یه روز تو دنیا می رسن به یک تفاهم

مثه فرمولای شیمی! مثه مبحث تعادل

شعری از ترانه خداوردی

*****************************************************************************

نيمه شب پريشب گشتم دچار
كابوس/ ديدم به خواب حافظ توي صف اتوبوس

گفتم: سلام حافظ گفتا عليك جانم / گفتم: كجا روي؟ گفت والله خود ندانم

گفتم: بگير فالي گفتا نمانده حالي / گفتم: چگونه‌اي؟ گفت در بند بي خيالي

گفتم: كه تازه تازه شعر وغزل چه داري ؟ / گفتا: كه مي‌سرايم شعر سپيد باري

گفتم: ز دولت عشق گفتا كه : كودتا شد / گفتم: رقيب! گفتا: او نيز كله پا شد

گفتم: كجاست ليلي؟ مشغول دلربايي؟ / گفتا: شده ستاره در فيلم سينمايي

گفتم: بگو ز خالش، آن خال آتش افروز؟ / گفتا: عمل نموده، ديروز يا پريروز

گفتم: بگو زمويش گفتا كه مش نموده / گفتم: بگو ز يارش گفتا ولش نموده


 


*****************************************************************************

اول سربازی.
.
.
سر دروازه که رسیدم --- صدای بلبل و شیپور شنیدم
به خود گفتم که شیپور نظام است---دگر شخصی گری بر من حرام است
به صف کردند تراشیدند سرم را---لباس ارتشی کردند تنم را
الهی خیر نبینی سر گروهبان --- که امشب کردی تو مرا نگهبان
سر پستم رسیدم خوابم آمد --- محبت های مادر یادم آمد
تفنگم را گذاشتم بر لب سنگ --- محبت های مادر یادم امد
غم مادر مرا دیوانه کرده --- کبوتر در عجبشیر لانه کرده
نوشتم نامه ای با برگ چایی --- کلاغ پر میروم مادر کجایی
نوشتم نامهای با برگ زیتون --- فراموشم نکن ای یار شیطون
نوشتم نامه ای با برگ انگور --- جدا گشتم دو سال از خانه ام دور
__________________

*****************************************************************************


گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
گفت کی الن وقته اینه برو پولی بزن از جیب
__________________
سلامی چو بوی خوش آشنایی
صد بار گفتم بدون بربری نیایی
__________________

 

*****************************************************************************


بی تو
آنلاین شبی

بی تو آنلاین شبی باز از آن Room گذشتم.
همه تن چشم شدم. دنبال ID تو گشتم.
شوق دیدار تو لبریز شد از Case وجودم.
شدم آن User دیوانه که بودم.
وسط صفحه دسکتاپ، ROOM ياد تو درخشيد
DING صد پنجره پيچيد
شکلکي زرد، بخنديد
یادم آمد که شبی با هم از آن Room گذشتیم.
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم.
تو همه راز های Hack ریخته در Booter های سیاهت.
من همه محو تماشای PM هایت.
Talk صاف و Room آرام، بخت خندان و زمان رام.
منو تو (و بقیه) همه دلداده به آواز روی Voice.
یادم آید تو به من گفتی از این عشق حذر کن.
لحظه ای چند بر این Room نظر کن.
Chat آیینه عشق گذران است.
تو که امروز نگاهت به ای میلی نگران است.
باش فردا که دلت با ID دگران است.
تا فراموش کنی چندی از این Room سفر کن.
با تو گفتم حذر از Room ندانم...
ترک chat کردن، هرگز نتوانم، نتوانم
روز اول که emailام به تمناي تو پر زد
مثل spam، توی Inbox تو نشستم
تو Delete کردي ولي من نرميدم، نگسستم
باز گفتم که تو يک Hacker و من User مستم
تا به دام تو در افتم Room ها رو گشتم و گشتم
تو مرا Hack بنمودي، نرميدم، نگسستم
Roomي از پايه فرو ريخت
Hackerي، Ignore تلخي زد و بگريخت
Hard بر مهر تو خنديد
CPU از عشق تو هنگيد
رفت در ظلمت شب، آن شب و شبهاي دگر هم
نگرفتي دگر از User آزرده، خبر هم
نکني ديگر از آن Room گذر هم
بي تو اما، به چه حالي من از آن Room گذشتم!

 

 

*****************************************************************************

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:,ساعت 21:17 توسط BAROBAX|


آخرين مطالب
» تک آهنگ
» دانلود آلبوم شهرام صولتی با نام هدیه
» دانلود آلبوم علی لهراسبی به نام تصمیم
» دانلود آلبوم پویا بیاتی به نام کشتی نوح
» دانلود آلبوم السید به نام صحنه و من
» شعر با حال برای بچه های با حال
» شعر خنده دار
» په نه په 5
» په نه په 4
» په نه په 3
» په نه په 2
» په نه په 1
» بوسه
» اس ام اس بیوفایی
» اس ام اس بیوفایی
» جملات دلتنگی
» جملات دلتنگی
» جملات دلتنگی
» جملات عاشقانه
» جملات زیبا و عاشقانه


قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت